زندگی شیرین (!!!) من...

در آرزوی عنوان وبلاگ...

زندگی شیرین (!!!) من...

در آرزوی عنوان وبلاگ...

به تو می اندیشم

به تو می اندیشم

به تو و تندی طوفان نگاهت بر من

به تو و عشق عمیقت در تن

به تو و خاطره ها

که چرا هیچ زمانی من و تو ما نشدیم؟

جام قلبم که به دست تو شکست

من چرا باز تو را می بخشم؟

به تو می اندیشم

به تو که غرق در افکار خودی

من در اندیشه افکار توام

قانعم بر نگه کوته تو

هر زمان در پی دیدار توام…


به چه میخندی تو؟

به چه میخندی تو؟

به مفهوم غم انگیز جدایی؟

به چه چیز؟

به شکست دل من، یا به پیروزی خویش؟

به چه میخندی تو؟

به نگاهم که چه مستانه تو را باور کرد؟

یا به افسون گری چشمانت...

که مرا سوخت و خاکستر کرد؟

به چه میخندی تو؟

به دل ساده من میخندی...

که دگر تا به ابد نیز به فکر خود نیست؟

خنده دار است...

بخند...