یاد یه روزایی بخیر...
روزایی که خوب بود و شیرین، یا اینکه حداقل الان تو ذهنم ازشون به عنوان روزای خوبی یاد میکنم...
دلم عاشقانه معین(نه خودشو :دی روزایی که به واسطه عاشقانه معین تو ذهنم نقش بسته) میخواد...
یه خورده که فکر میکنم می بینم واسه اولین بار تو زندگیم اگه شرایطش باشه حاضرم برگردم به عقب، اونم فقط 6 ماه پیش...
اگه بشه مطمئنا این راهیو (روش :دی اشتباه نشه لطفا) که الان دارم میرم انتخاب نمی کنم...
و این یعنی اعتراف به یه اشتباه بزرگ...
غمگینم مثل بقیه این شبا